من شما را با این شاهکار تنها می‌زارم...

از چهره افروخته گل را مشکن 

افروخته رخ مرو تو دگر به چمن 

گل را تو دگر مکن خجل ای مه من 

مشکن به چمن ای مه من قدر سخن