
تاریخ ایران بخش دوم

اواخر سلسله ساسانی
شیرویه میره شاه میشه و حدود ۱۶ تا از شاهزادگان ساسانی رو میکشه و مملکت رو به خاک و خون میکشه بعد با امپراتور روم صلح میکنه و شهربراز (ایشالا که درست باشه) که فرمانده بوده و جاهایی از روم را فتح کرده بود را به کشور فرا میخواند اما او فکر میکند فتوحاتش بیاثر مانده و بر علیه شیرویه ورش میکند در همین حال طاعون در سراسر ایران پخش میشود و شیرویه تنها چند ماه پس از حکومت بر اثر طاعون میمیرد و پسر هفت سالهاش اردشیر سوم شاه میشود اما پس از چند روز پسرش توسط شهر براز کشته میشود و شهربراز خود را شاه میخواند ولی از آنجا که او خون سلطنتی نداشته توسط عدهای نظامی کشته میشود خسرو سوم برادرزاده خسروپرویز موفق شد به مدت سه ماه بر برخی از نواحی خراسان حکومت کند تا اینکه کشته شد.و پوراندخت دختر خسرو پرویز و ملکه مریم به عنوان اولین حاکم زن ملکه میشود با این حال او نیز به دلیل بعضی اختلافات از حکومت خلع میشود پسر عمه اش شاپور شهروزار هم مدعی حکومت میشه بعدش پیروز دوم(از نواگان خسرو) هم برای مدت کوتاهی حکومت رو غصب میکنه درنهایت و خواهر کوچکتر پورندخت یعنی آذرمیدخت به حکومت میرسد اما یک فرمانده پیشنهاد ازدواج خود با ملکه را میدهد و ملکه که میداند اگر با او ازدواج کند او قدرت را میگیرد او را میکشد و پسر او رستم (یه رستم دیگه) به انتقام پدرش ملکه ازر میدخت را میکشد و پوراندخت برای بار دوم به حکومت میرسد و رستم قدرت و نفوذ زیادی میگیرد با این حال تنها چند ماه پس از حکومتش او به دلیل بیماری و یا ترور شدن میمیرد و پس از او فرزند نامشروع یکی از برادران پوراندخت توسط نظامیان وفادار به سلسله ساسانی حکومت میرسد و با نام یزدگرد سوم حاکم میشودو ...
فعلا تا همین جا