نقد سریال کره‌ای کیمیای روح

Liana Liana Liana · 10 ساعت پیش · خواندن 11 دقیقه

سلام دوستان عزاداریاتون قبول. فکر کنید نمی‌تونستی روحتون رو عوض کنید جالب نیست؟سریال دقیقاً همینه در ادامه با من همراه باشید.

اسم داستان:

 به موضوع قصه اشاره داره،جادوی ممنوعه،کیمیای روح! همانطور که از اسمش معلومه،روح هاشونو باهم جابجا میکنن!البته نه هرکسی،اون جادوگران قوی و استاد مثل ناکسو و مثلاً بابای جانگ اوک و یا استفاده از سنگ یخ.بخش دومش:نور یا سایه به دوتا نقش اصلی (اوک و بویون) اشاره داره.

داستان بدون اسپویل:کیمیای روح در کشور تخیلی دِه‌هو، کشوری که در تاریخ یا نقشه‌ها وجود ندارد، اتفاق می‌افتد. این مجموعه داستان جادوگران جوانی را روایت می‌کند که بر سرنوشت پیچیدهٔ خود غلبه می‌کنند.ناک سو،قاتلی بی‌رحم که در بدن دختری خدمتکار و ضعیف زندانی شده،جانگ اوک،که دروازه انرژیش توسط مثلاً باباش بسته شده متوجه میشه اون خدمتکار ناکسو هست و میخواد ناکسو استادش باشه و ..

از اینجا به بعد با اسپویله

این دفعه می‌خوام یه جور دیگه شخصیت هارو معرفی کنم:

۴ تا قبیله قدرتمنداند(سو،پارک،جین،جانگ) که هر کدوم یه کاری انجام می‌دن مثلاً قبیله جین وظیفه محافظت از اشیای باستانی جادویی رو دارن. بچه‌های اینا ۴ شاهزاده هستند یعنی با جادو میتونن یه فصل رو کنترل کنن.

خاندان جانگ:

رئیس خاندان جانگ «جانگ کانگ» با امپراطور بدنش رو  عوض می‌کنه (کیمیای روح انجام میده) و یه مدت امپراطور میشه حالا امپراطور زن نداشته و پیر بود و قرار بوده بمیره برای اینکه داداشش مثل آدم نره جاش و حکومت کنه  زمانی که توی بدن جانگ کانگ بوده، با زنش چیز... و بچه بدنیا میاد ولی زنش میمیره. بعدش جانگ کانگ موضوع رو می‌فهمه و منبع انرژی پسرش رو مسدود می‌کنه (ینی اون نمی‌تونه جادو یاد بگیره) بعدشم میره یه شهر دیگه. امپراطور هم می‌میره و برادرش جانشینش میشه.کانگ خیلی بیشعور بود خوب جسم ها که یکی بود زنش از کجا باید می‌فهمید بعدشم به بچه میگه نامشروع 😐 

حالا جانگ اوک بزرگ شده و دوستاش همه جادوگرند ولی خودش نمی‌تونه هیچی کار کنه،چون کسی بخاطر جانگ کانگ دروازه انرژیش رو باز نمیکنه.حدود ۱۲ تا استاد هم داشته، مردم شایعه کردن اون نامشرعه. اون شاهزاده زمستونه.

یه زنه هم هست (کیم دوجو) عاشق و خدمتکار کانگ بوده و برای اوک مثل مادره و الان پارک جین رو دوست داره.

خاندان جین را زنا رهبری می‌کنند. رهبرشون (بانو جین) دو تا دختر داشته بویون و چویون.

رییسشون بانو جین👆

 بویون کور بوده ولی قدرت جادویی داشته و می‌تونسته سنگ یخ رو تشخیص بده. بانوجین یه برادر.  نامشروع داشته به اسم جین مو، که شاگرده،جانگ کانگ بوده و خیلی سوء استفاده‌گره. جین مو،بویون رو می‌بره توی دریاچه بهش میگه با کمک جادوت سنگ یخ رو پیدا کن بعدش اون سنگ یخ رو پیدا می‌کنه ولی جین مو پرتش می‌کنه تو آب و بویون فراموشی می‌گیره یه زنی پیداش می‌کنه و به عنوان دخترش بزرگش می‌کنه و بهش میگه اسمت مودوکه. اون زنه،فقیر بوده و مودوک هم وقتی بزرگ میشه خدمتکار میشه دیگه.

چویون،قبلاً دوست دختره اوک بوده ولی بعدش وقتی وارث خونوادش میشه باهاش به هم می‌زنه. در ادامه،عاشق پارک دانگ گو میشه. اون شاهزاده بهاره.

خاندان سو:

یول و ناکسو/مودوک 👆

وارث خاندان سو، سو یوله. عمه سویول با برادر امپراطور قبلی ازدواج کرده و الان ملکه است. با یه دختری به اسم ناکسو دوست بوده ولی پدر ناکسو رو چهار خاندان بزرگ کشتند و ناکسو باهاش به هم می‌زنه. ولی بازم عاشق ناکسو است.همچنین از جادوگرای ماهر سونگریم(مرکز جادوگری) هست و دوست صمیمیه دانگ گو و اوک. اون شاهزاده تابستونه.

یکی دیگه هم هست که تو فصل ۲ میاد که قراره با بویون ازدواج کنه و از شاگردای جین مو هست.

رییس سونگریم،پارک جینه،که دوست صمیمی جانگ کانگ بوده و می‌دونه چه غلطی کرده ولی به اوک نمیزاره وارد سونگریم بشه و چیزی یاد بگیره😐😐گیراییش هم متاسفانه کمه(ببین کیا میرن رییس میشن) به احتمال کم اولش عاشق مادر اوک بوده ولی بعداً عاشق کیم دوجو (نامادری اوک)میشه.

پارک دانگ گو برادرزاده شایدم خواهرزاده و وارث پارک جینه.چویون رو دوست داره و با یول و اوک هم دوسته.ادم بامزه ایه.اون شاهزاده پاییزه.

یه ولیعهد هم داریم که بر خلاف عمو و پدرش خیلی باهوش اما کیوت و بامزه هست و  مثل چی می‌ترسه که یکی بیاد تاج و تختش رو بدزده.

ناکسو توی بدن مودوک 

 اونور داستان ، ناکسو می‌خواد انتقام بگیره چون فکر می‌کنه پدرش رو چهار خاندان کشتن و قبلاً با یول دوست بوده ولی بعد از اینکه فهمید اون از خاندان سو هست ولش کرد‌.و از قضا جین مو استادشه و تبدیلش کرده به یک قاتل چون اونم مثل بویون قدرت‌های جادویی داره و الان یه قاتل حرفه‌ای که جادوگرا رو ترور می‌کنه. توی یکی از همین ترور هاش پارک جین زخمیش می‌کنه و اون برای رد گم‌کنی، کیمیاگری روح انجام می‌دهد ولی جسمش جسمی که می‌خواد نیست  می‌بینه توی جسم یه دختر ضعیف و کوره و اون کسی نیست جز مودوک/بویون! مودوک  قرار بود به عنوان یه خدمتکار بره پیش اوک کار کنه و اوک می‌فهمه اون همون ناکسو(قاتل سایه) هست و خوب طبیعتاً چون خیلی ماهر بوده میگه: یا به من جادوگری یاد بده یا لوت  میدم ناکسوهم که الان توی بدن مودوکه،دیگه کور نیست ولی قدرت‌هاشم نداره و برای اینکه قدرت هاشو پس بگیره به اوک جادوگری یاد میده و ...

آدم بده قصه 👆

فصل اول:

اول از همه فضا سازی داستان...

در مورد یه کشور خیالی بنام دهو که روی نقشه ها وجود نداره و به خاطر دریاچه بزرگ و جادوییشون بهش میگن دهو  یه مشت جادوگر ریختن توش(حالا این جادو چه کمکی برای این کشورشون داره من نمی‌دونم شاید هم دلیلش رو گفتن و من دقت نکردم).البته توی قسمت اول اشاره شد که:نیرو های زمین و آسمان باعث ایجاد رودخانه شدند و رودخونه نیروی جادویی داره و هرکی بتونه روی دریاچه تسلط پیدا کنه خیلی قونیه و بعد یه مدتی به سری آدم عادی اومدن روی دریاچه تسلط یافتن و شدن جادوگر.درسته از اینکه توی چوسان نبود خوشحال شدم و تنوع بود ولی فضاش تاریخی بود ولی بعضی چیزاش مال زمان حال بود  مثلاً اینکه می‌تونستم لاک بزنن و رقص نور 😐.بنظرم اینکه یک کشور خیالی بسازی کار پرریسک و سختی چون واسه مخاطب سوال میشه که آداب و رسوم ،دینشون،کشور های همسایشون و چیزای دیگه خیالی هستند یا نه و زیاد فضاسازیش وایب فانتزی بهم نمی‌داد شاید بعضی از دوستان فقط به خاطر جریان فانتزیش کار داشته باشد و مثل من نباشن ولی به نظر من بهتر بود ۴ تا جادوگر توی چوسان قدیم یا شیلا بندازن به جون هم.

ریتم داستان خوب بود اما توی ۱۶ قسمتم می‌شد جمعش کرد با این حال اینجوری نبود که سریال رو دراپ کنیم یا حوصلم سر بره و تقریبا میشه گفت افت ریتم نداشتیم. 

 عوامل ساخت و تدوینگراشون خیلی با تجربه بودن و جزئیات سریال مثل طراحی لباس،طراحی صحنه و... عالی بود و نمی‌تونم هیچ ایرادی بهشون بگیرم.

شخصیت پردازیا هم خوب بود،نمیگم عالی اما هدف شخصیت‌ها رو حداقل می‌فهمیدیم.

 بازی بازیگرا هم خوب بود و اکثرشون نقششون را به خوبی ایفا کردند، تفاوت جانگ اوک توی فصل اول و دوم به خوبی نشون داده میشد (به ویژه جاهایی که می رفت تو نقش شوهر)،اینکه سومین تونسته بود هم بویون باشه هم ناکسو توی بدن مودوک،واقعا عالی بود و از بازی خوبش لذت بردم،شاید بازیگر معروفی نباشه اما به خوبی نقشش رو ایفا کرده بود و با توجه به شخصیت ناکسو انتخاب خوبی بود.شیمیش با اوک هم خوب بود.

ژانر ها:

ژانرهای فانتزی ،کمدی،عاشقانه و تاریخی جزو ژانرهای سریال بود،که بیشتر سه تای اولی توی سریال بودم و به چشم میومدند، کمدی قشنگی داشت،جوری که بعضی وقتا غش می‌رفتم به ویژه صحنه های اوک و مودوک.مثلا جایی که مودوک  برای جبران اشتباهش می‌خواست آب توالت بخوره جانگ اوک مثلاً اومد کمکشان کنه😂،یا جایی که اوک فکر می‌کرد عقیم شده و میخواست یول اینا رو هم عقیم کنه،واقعا صحنه‌های کمدیشون عالیه و باهاشون می‌خندم. اون پیرمرده که دکتر بود و استاد لی میخواست خفش کنه هم خیلی بامزه بود+پارک جین و خدمتکار کیم.

عکس از پشت صحنه 👆

عاشقانه آنچنانی ندارد  ولی رابطشون قشنگه یه استاد شاگردی،ارباب رعیتی و قدرت و ضعف و به نظرم همین رابطه جذاب    صد شرف داره به فصل دوم که دربارش صحبت می‌کنم. سریال زوج‌های خوبی داره و مثلث‌ها خوب روایت شده اینکه سه نفر عاشق یه نفرند،توی این سریال اینجوری نیست که همه عالم و آدم زندگیشونو ول کنن بچسبن به دختره (اشاره کاملاً غیرمستقیم به هزار و یک سریال) و موضوع ،موضوع به عشق روحه نه جسم.مثلا سویول از نوجوانی ناکسو رو می‌شناخته و وقتی فهمید مودوک همون ناکسو هست،دوباره بهش علاقه پیدا کرد ولی فقط به ناکسو،ولیعهد به مودوک خدمتکار علاقمند شد چون نمی‌دونه اون ناکسویه قاتله (اینجا واسم سوال پیش اومد ارباب رعیتی دارد یا نه که واسه همین میگم فضاسازی کار سختیه) و اوک هم به روح ناکسو در بدن مودوک علاقمند شده ولی صاحب اصلی جسم مودوک رو که بویون هست دوست نداره. نوه اون  پیرمرد بامزه هم که عاشق اوک بود و اون دختره که از روستای مودوک بود و عاشق یول بود.

مودوک توی لباس عروس،که اوک غرق نگاهش شد

زوج دوم سریال رو می‌تونیم دانگو و چویون در نظر بگیریم .جفتشون وارثه خانواده‌هاشون هستند، فصلاشون هم (بهار و پاییز) با هم مخالفه،خانواده هاشون هم با رابطه شون مخالفن.زوج بعدی هم پارک جین و خدمتکار کیم بودن،البته باید به عشق استاد لی به کیم دوجو هم توجه داشته باشیم.خیلی کم توی سریال های کره ای شخصیت های فرعی هم عاشقانه و مثلث عشقی دارن.(متأسفانه فرعی ها فدای اصلی ها میشن)ولی توی این سریال به فرعی هایم خوب پرداخته بود.

ولیعهد و اوک هم بهم میومدن،اگه از یه زاویه دیگه نگاه کنیم،اوک و ولیعهد پسر عمو هم بود.عاشق جاهایی بودم که ولیعهد میترسید و به اوک تکیه میکرد.

فانتزیش متفاوت بود و تا حدودی مثل سیدراما بود،که خودم زیاد از این که مثل سیدراما بود خوشم نیومد.کیدراما خوبه ولی توی فانتزی حرف اول و آخر رو سیدراما میزنه.گریم سنگین ،فضاسازی،جلوه های ویژه همه شون توی سیدراما عالیه.با این حال مبارزات فانتزی شون رو خیلی دوست داشتم.درسته تخیلیه ولی نباید از زمان خودش جلو بزنه و با توجه به تعریف هایی که شده باید اتفاقاتش منطقی باشه.(مثلاً هیچ توجیهی واسه لاک و این چیزا توی سریال وجود نداشت)یه چیز دیگه که عجیب بود این بود که اوک تمام تعالیم رو توی یکی ۲ هفته یاد می‌گرفت.در صورتی که بقیه ملت سال ها واسش صبر میکردن،مثلا همون فن تاکسو،اخه درسته اوک شخصیت اصلی بود و خیلی باهوش و زرنگ و تیز بود ولی خوب حالا یه بار شکست بخوره اتفاقی نمی افتاد و خوب مگه خونش از بقیه رنگین تر بود که این قدر سریع فن هارو انجام میداد؟اگهیکی،دوبار بود و یا توی سریال اشاره می‌کردن قبلاً هم عده ای توی چند روز یاد گرفتن اوکی بود ولی متاسفانه هیچ توضیحی در این باره نبود.

ولیعهد 👆

زیاد توی ژانر تاریخی خوب نبود و من به عنوان یه سریال فانتزی بهش نگاه میکنم نه تاریخی.نه صرفاً به خاطر اینکه یه کشور خیالی بود مثلاً بازی تاج و تخت و تاریخ ارتدل  هم کشورشان خیالی بود اما تم تاریخی قوی داشتن ولی این سریال مثل کتاب خانواده گو بود و روی زندگی پادشاهان توجه نداشت‌ و به جادوگرا توجه میکرد.یجورایی میشه گفت تلفیقی از تاریخی-مدرن بود.ولیعهد هم یه ولیعهد متفاوت بود.باهوش بود اما در کنارش بامزه و کیوت هم بود با این حال نمی گذاشت کسی چشم چپ به تاج و تختش بکنه و از همینش خوشم میومد.(هر چند فصل 2 مثل کودن ها شده بود)

پایان پایانش هم اینجوری بود که:

 همه چی گل و بلبله یم ساعت بعدش سداند. با این حال از اونجا که ادامه داشت سریالش زیاد نمیشه ازش تعریف کرد یا گیر داد بهش،مودوک به خاطر جین مو مثل پدرش وحشی می‌شه و شمشیرو می‌کنه تو بدن اوک، بعدش اوک خیلی رماتیک به جای اینکه بگه ازش متنفر بهش میگه من دستتو تا ابد میگیرم و از این حرفا،بعدشم که مودوک به خودش میاد میشه «نوش دارو بعد مرگ سهراب» و از عذاب وجدان خودشو توی رودخونه می‌ندازه ای کاش همون فصل اول تموم می‌شد.

در کل ازش لذت بردم سریالی متفاوت بود و با تمام نقاط ضعف و قوتش به این فصل نمره ۹.۳ رو میدم و عنوان یه سریال فانتزی و کمدی پیشنهاد میدم ولی سعی کنید سطح توقعتون متوسط باشه و اینکه حتماً ببینید ژانر و خلاصه داستانش رو دوست دارین یا نه و اینکه چند قسمت بهش فرصت بدین اگه طبق سلیقه تون نبود دراپ کنید.

نقد بعدی: فصل ۲